صبح امروز مثل همه روزها از پاسگاه محیط بانی خودش خارج می‌شود، پاهایش را بر روی برگ‌های نم زده منطقه حفاظت شده ای می‌گذارد که قانون وی را موظف به حفاظت از آن کرده. پایش را روی سنگ‌ها و شکسته‌های قامت درختان سفت می‌کند.

اسمش محیط بان است.  اسلحه‌ای دارد که نبود قانون هر از چند گاهی پشتش را به زمین می‌زند.

چند کیلومتری که پیاده روی می کند ناگاه صدایی به گوشش می رسد، تا به پشت سرش نگاه می‌کند، لوله تفنگ شکاری چند شکارچی غیر مجاز که وارد منطقه شکار ممنوع شده اند را روی شقیقه اش می بیند، حالا کم کم فشار لوله تفنگ را روی پوست سرش بیشتر حس می کند. معلوم نیست قربانی قبل از او چه کس یا چه چیزی بوده است. به‌خاطر می‌آورد که چندین همکار او که از سلاح های خود استفاده کرده‏ و با شکارچیان درگیر شده‌اند و در حال حاضر به علت تیراندازی و درگیری با شکارچیان غیر مجاز در زندان به سر می‌برند.

لحظه ای تردید تمام وجودش را از آن خود می‌کند، تردید اینکه جان خودش مهم‌تر است یا جان آن خرسی که شکارچیان به دنبالش در این منطقه آمده اند. دوباره به سلاحی نگاه می کند که در دستانش جا خوش کرده است اما به یاد می‌آورد که نقص قانون وجود دارد.

این محیط بان می‌داند اگر در درگیری با شکارچیانی که قصد آسیب رساندن به محیط زیست و شکار غیر مجاز را دارند کشته شود شهید محسوب نمی‌شود اما اگر یکی از آن شکارچیان را بکشد باید قصاص شود. مانند همکارش که در درگیری با شکارچیان غیر مجاز یکی از آنها را کشت و همچنان در گوشه زندان از یک سو منتظر اجرای حکم و از سوی دیگر منتظر کاری از طرف مسئولان برای نجاتش است.

به گزارش خبرنگار جامعه فارس، محیط بانان در زمان استخدام کارمند دولت به حساب می آیند ولی به دلیل نوع کارشان وضعیتی مانند ماموران نیروی انتظامی و یا کارکنان نظامی دارند، اما هنگام درگیری های مسلحانه با شکارچیان غیرمجاز قوانین کارمندی در مورد آنها اعمال می شود(لطفا به ادامه مطالب مراجعه فرمایید)


موضوعات مرتبط: اسلحه‌ای که مجوز دفاع ندارد
برچسب‌ها: محیط بانان

ادامه مطلب
تاريخ : چهارشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۱ | 23:55 | نويسنده : mahram |