روستای دست شاه که بلافاصله بعد از انقلاب به دشت شاد! تغییر نام داده است در حاشیه مرز جنوب و بهتر بگویم جنوب غربی پارک و در محدوده شهرستان شاهرود در استان سمنان قرار دارد. تعدادی از اهالی سود جو این روستا از دیرباز و در مقاطع مختلف زمانی که سازمان و اداره کل حفاظت محیط زیست استان بنا بدلایل مختلف در مقام ضعف و بده بستان قرار می گیرند با بهره جستن ازنفوذ برخی مقامات بومی خود، به طرق مختلف و با مظلوم نمائی سعی در بهره برداریهای غیر قانونی از اراضی پارک می نمایند. هم اکنون نیز که سازمان در واگذاریهای مناطق بیش از هر زمان دیگری فعال شده است  و عمده مناطق را بنا بدلایل واهی و غیر کارشناسانه ‌(فاقد ارزشهای زیستگاهی) بطور کاملا" غیر قانونی به غیر وافراد فاقد صلاحیت واگذار می نماید، فرصت طلبان با جوسازی و ارائه مدارک مجعول و تکراری مترصد در اختیار گرفتن با ارزشترین اراضی پارک براي چراي دام هايشان هستند، قابل ذکر است اراضی مورد دعوی که در اصل فقط 200 هکتار می باشد ( و در قلب آن 200 هکتار نیز سر محیط بانی دشت شاد در سال 1365 و برای فیصله دادن به این دعوی دیرینه احداث شده است ) بدلیل عدم وجود راه دسترسی مناسب معمولا" کمتر مورد مراجعه بازدید کنندگان قرا گرفته و می گیرد و این در حالیست که به باور اینجانب که وجب به وجب این پارک را طی سالیان دراز گشته ام قابل توجه تر از اراضی منطقه آلمه در شمال شرقی پارک است که همه آنجا را بدلیل سهل الوصول بودن می شناسند، تنوع گونه های مرتعی و رشد غیرقابل باور آنها در این اراضی که در اواسط فصل بهار یک آدم سوار بر اسب را در خود گم می کند چگونه می تواند فاقد ارزشهای زیستگاهی باشد ؟

آقاي محمدي زاده ! به یقین تمامی مدیران و حتی اکثر کارشناسان شما بواقع نمیدانند پارکهای ملی در دنیا به چه علت ایجاد شده اند و اینجانب زمانی که از برخی کارشناسان دفاتر تخصصی سازمان، علت اصلی ایجاد پارکهای ملی را در دنیا و به تبع آن در ایران سئوال میکردم چندین دلیل را ارائه مینمودند ولی با کمال تاسف علت اصلی را نمی دانستند!! حال چگونه باید انتظار داشت که چنین کارشناسان وبویژه مدیرانی بتوانند بدرستی از پارکهای ملی دفاع کرده و منافع ملت ایران و همه انسانهای روی کره زمین را به منافع تعدادی اندک افراد فرصت طلبی که با اندک ضجه ای دل آنان را بدست می آورند نفروشند؟ 

اگر در مورد جاری شدن سیلهای وحشتناک پارک بررسی کارشناسانه صورت گیرد بوضوح علت آن مربوط میشود به شخم غیر قانونی و متجاوزانه بالغ بر 8000 هکتار اراضی بالا دست جنوب پارک که توسط همین اهالی در نیمه اول دهه 1360 رخ داده ، و پس از یک یا دو دوره برداشت محصول دیم از آن اراضی ، بحال خود رها شده و موجب جاری شدن هرز آبهای بارندگیهای شدید این منطقه گردیده و آن خسارتهای جانی و مالی را برای کشور به ارمغان آورده که هنوز هم ادامه دارد. آیا کمک و مساعدت به چنین افرادی که اگر یک بررسی ساده و ابتدائی از دارائی آنان به عمل آید خواهید دید که پولشان از پارو بالا میرود و همیشه بخوبی می دانند که چگونه از نام شهدای روستای دشت شاد حداکثر بهره برداریها را در وقت مناسب ببرند، کار درستی است؟

پارک ملی گلستان متعلق به همه دنیاست، در دنیا کاملا" شناخته شده است اگر امروز به خونخواهی آن نیایند فرداخواهند آمد واین ننگ واگذاری اراضی فاقد ارزشهای زیستگاهی!!  را چگونه و چه کسانی باید پاک کنند ؟ و بنام چه کسی این ننگ در تاریخ ثبت می شود؟

آقای مهندس محمدی زاده لطفا" این امانتی را که از نیاکانمان به دست شما سپرده شده است را بهتر و با تعمقی بیشتر پاس دارید ، شما که براحتی سخنان معاونین ومدیران خود را باور می فرمائید،  بروید ببینید پروژه یوزتان که بنا به گفته های خودتان افتخارملی بود و می فرمودید باید بروید واین پروژه رابه دنیامعرفی کنید چه برسرش آمده است؟ فقط همین را بگویم که تقریبا" 4 ماه است که به زیستگاههای یوز کسی نرفته سر بزند و احوالی از محیط بانان آن مناطق که عمدتا" هم هر از چند ماهی حقوق میگیرند بپرسند!

با کمال تاسف باید عرض کنم جمعیت یوزهایمان تقریبا" به نصف کاهش یافته است، این سخن بنده نیست، سخن زحمتکشان و حافظین واقعی آنها یعنی محیط بانان زیستگاههاست که می گویند ( لطفا" در این مورد از مدیران محترم تان سئوال نفرمائید، بفرستید بطور غیر محسوس از محیط بانان زیستگاهها تحقیق کنند ). 

زیستگاههائی که همه ماهه در آنها کارگاههای آموزشی حفاظتی و تحقیقاتی برای محیط بانان و کارشناسان استانی بر گزار می شد و هزینه ای هم باستناد مدارک موجود در دبیرخانه پروژه در بر نداشت که حالا سازمان از عهده آن بر نیاید و بگویند پروژه یوز ویا سازمان اعتبار ندارد و نداریم، پروژه یوز هیچگاه اعتبار نداشته و تقریبا" در تمام مدت با همت محیط بانان و سایر نیروهای استانی اجرا شده است (اعتبار این پروژه پر طمطراق بین المللی حداکثر در طول بالغ بر دهسال عمر آن سالیانه کمتر از یکصد هزار دلار بوده است که در مقابل سایر پروژه های بین المللی سازمان که سالیانه حدود یک میلیون دلار اعتبار داشته اند هیچ نیست ؟.

باید عرض کنم آبروریزی این قبیل واگذاریها و از دست رفتن زحمات پروژه هائی مانند یوز که دنیا نیزبه خوبی از فعالیتها واقدامات آن آگاه بوده و در آن بطور مستقیم سرمایه گذاری نموده است بمراتب از سایر امور بیشتر است و رفع و رجوع آن که عنقریب بر همگان آشکار خواهد شد در آینده بسیار دشوارتر میباشد .

چه خوبست مادام که بر مسند قدرت هستید اقدامات خود را با آگاهی و دارا بودن اطلاعات صحیح به انجام رسانید که آیندگان قضاوتی خداپسندانه كنند و ملت وبویژه دوستداران واقعی محیط زیست خشنود واز آن بهره مند گردند .

(مقاله مهندس جورابچیان در مورد پارک ملی ،چاپ شده در سایت سبز پرس)
موضوعات مرتبط: آقای محمدی زاده از پارک ملی گلستان چه می دانید
برچسب‌ها: پارک ملی گلستان

تاريخ : سه شنبه هجدهم مهر ۱۳۹۱ | 1:55 | نويسنده : mahram |