
ایجاد شرایط لازم برای تحقق بخشیدن اصل پنجاهم قانون اساسي جمهوری اسلامی ايران که در آن حفاظت محيط زيست كه نسل امروز و نسل هاي بعد بايد در آن حيات رو به رشدي داشته باشند، وظيفه عمومي تلقي مي گردد .از اين رو فعاليت هاي اقتصادي و غير اقتصادی كه با آلودگي محيط زيست يا تخريب غير قابل جبران آن ملازمه پيدا كند ممنوع است .mahram.zavarei@yahoo.com
در تاریخ 1390/08/13 پس از مراجعات متوالی و گذراندن بروکراسی های دندان شکن اداری ،بالاخره موفق شدیم برای بازدید و عکاسی از دشت میرزابایلو و دره ی آلمه مجوزی اخذ کنیم ؛که جا دارد از عنایت های دوستان بزرگوارم ،آقایان تازیکی وتشکر فراوان کنم .روز پنجشنبه 13 آبان ،من و دو دوست عزیزم در ساعت 12/30 از گرگان حرکت خود را به سمت پارک آغاز کردیم و در ساعت 2/30 به اداره ی پارک رسیدیم که در آنجا با رییس جوان و با معرفت پارک جناب آقای رستاقی ملاقات کوتاهی داشتیم و بعد از راهنمایی هایی در مورد منطقه ،ایشان با پاسگاه های منطقه در مورد ورود ما به آنجا هماهنگی کردند.در نهایت در ساعت 3/40دقیقه بعدازظهر به پاسگاه میرزابایلو رسیدیم .محیط بانان پاسگاه عقیده داشتند که با توجه به سرد بودن هوا شب را در پاسگاه استراحت کنیم و صبح با یک محیط بان وارد منطقه شویم؛ولی با توجه به برنامه ریزی قبلی خودمان علاقه داشتیم که شب را در داخل دره ی آلمه چادر بزنیم.بعد از هماهنگی های لازم با جناب آقای اکبر نژاد از محیط بانان زحمت کش پارک ،به سمت دره ی آلمه رهسپار شدیم .داخل دره،آقای اینانلو ،از محققان معروف حیات وحش ایران ،سنگری سیمانی برای عکاسی از قوچ و میش در فصل تابستان ،کنار آبشخوری درست کرده اند و ما ترجیح دادیم که داخل سنگر شب را به صبح برسانیم.داخل سنگر سه دریچه ی کوچک برای عکاسی در زوایای مختلف تعبیه شده بود که از بخت بد از هر سه دریچه باد سردی به داخل سنگر وزیده میشد.به ناچار با پارچه و کفشهایمان دریچه ها را بستیم که این کار تاثیر بسزایی در گرمای داخل داشت.ساعت 9/30 دقیقه نیمه شب هوا آنقدر سرد شد که به ناچار مجبور شدیم برای جلوگیری از یخزدگی ماشین به سمت ماشین رفته و آن را برای مدتی روشن کنیم که این کار را تا صبح چندین بار انجام دادیم.(لازم به ذکر است که ماشین را با توجه به راهنمایی های آقای اکبر نژاد بسیار دور تر از سنگر پارک کرده بودیم زیرا اگر ماشین نزدیک سنگر بود دیگر حیوانات باتوجه به ناشناس بودن ماشین به سمت آبشخور نمی آمدند.)صبح زود بعد از استراحت دلچسبی در کیسه خوابهای خوبمان در ساعت 5 از خواب بیدار شدیم و دوباره برای استارت زدن با رضا به سمت ماشین رفتیم .هوا فوق العاده سرد بود و دماسنج 7 درجه زیر صفر را نشان میداد که با توجه به فصل ،چیز عجیبی بود.هنگامی که به ماشین رسیدیم تمام بدنه ی ماشین از بلورهای یخ پوشیده شده بود که تصویر زیبای توام با وحشتی درست کرده بود؛خدارا شکر که ماشین با اولین استارت روشن شد .همانطور که در کنار سنگر منتظر آمدن محیط بانان بودیم تعدادی قوچ و میش روبروی ما در بالای یال بزرگی در حال حرکت بودند که برای هوشیار شدن ما منظره ی بسیار عالی بود،حدود 500متر دور تر از ماهم یک عدد گرگ که بسیار هم بزرگ بود در حال دویدن بود که یکی از محیط بانان ،به نام آقای پایین محلی از آن فیلم گرفته بود.ساعت6/45 دقیقه محیط بانان پیش ما آمدند و همراه آنان به سمت پاسگاه آلمه رهسپار شدیم.ساعت 8/15 دقیقه همراه یکی از محیط بانان به نام کاظم سید النگی که انسان واقعا با تجربه دوست داشتنی بود،به سمت چشمه لوشی از مسیری به نام زرشکی عبور کردیم .لازم به ذکر است که تمام مسیر را با سکوت کامل حرکت میکردیم.در بین راه آثاری از مدفوع پلنگ و رد پا های پلنگ دیده میشد.اولین گله ی بزرگ را مهدی مشاهده کرد که با توجه به مساعد بودن جهت باد ،به صورت( ماه رخ ) به سمت آنها رفتیم.بعد از گرفتن چند فریم عکس، نر بالغ گله ما را دید و گله شروع به دویدن به سمت پالای یال کردند که واقعا زیبا بود.کاظم به آرامی به ما گفت باید حرکت کنیم به سمت چشمه لوسی (45 -59 -21 -37 درجه ی شمالی و34-43 -08 -56 درجه ی شرقی) .در بین راه تعدای گله ی قوچ و میش مشاهده کردیم که دیگر از بس دیده بودیم توجه خاصی به آنها نمیکردیم و فقط به دنبال گله های نزدیک بودیم .هنگامی که ما به چشمه لوسی رسیدیم حدوا 250 تا 300 قوچ و میش در کنار هم در حال چرا بودن ؛رضا پی در پی در حال عکاسی با دوربین بود و من با دوربین در حال فیلمبرداری و عکاسی بودم.نر بالغ گله به وجود ما پی برده بود و ماده ها با صدای سوت زدن های پیاپی به بقیه ی گله هشدار دادند و گله در عرض چند ثانیه پراکنده شد.مسیر خود را ادامه دادیم و در ساعت 13/11 دقیقه به چشمه گنداب (19 -10 -22 -37 درجه ی شمالی و 17 -58 -08 -56 درجه ی شرقی ) رسیدیم؛آنجا چشمه ای پر آب، ولی به دلیل استفاده ی زیاد و رفت و آمدهای وحوش به داخل آن مقداری آب کدر بود.با پیشنهاد کاظم برای خوردن غذا به محلی به نام سولگرد که مرز بین دو پاسگاه محیط بانی است رفتیم.هنگامی که به آنجا رسیدیم کاظم متوجه ی تعدادی قوچ شد که روی زمین در حال استراحت بودن ،ولی از بخت بد و مخالف بودن باد از حضور ما با خبر شدن و پا به فرار گذاشتند؛ولی عکس های زیبایی گرفتیم.نکته ی جالب این بود که برای اینکه قوچ ها مستقیم به ما نگاه کنند،صدای گوسفند در می آوردیم و آنها با عصبانیت به ما نگاه می کردند!!بعد از خوردن غذای مختصر به سمت دره قواخ حرکت کردیم که انتهای آن به ابتدای دره آلمه می رسید.داخل دره آثار در گیری بین قوچ و پلنگ به وضوح دیده میشد به حدی که شاخ قوچ از قلاف در آمده بود و عمودی شکسته بود!در کل در این برنامه 26 عدد شاخ قوچ قدیمی و جدید ،دیدیم.هنوز چند دقیقه ای از وارد شدن ما به دره ی تنگ و باریک قواخ نگذشته بود که رضا متوجه ی گله ای بزرک شد و به سرعت بالای تپه ی مجاور رفت و من هم به دنبال او رفتم و رضا طبق معمول عکس و من فیلم می گرفتم .آنجا هم میش ها با سوت زدن بقیه ی گله را از حضور ما آگاه کردند و گله در چشم به هم زدنی پراکنده شد ؛نکته ی جالب این بود که بعد از طی مسافتی دوباره می ایستادند و به ما نگاه میکردند وتا زمانی که ما حرکت نمی کردیم آنها می ماندند.در ساعت 21/14 دقیقه به ابتدای دره ی آلمه رسیدیم و طبق برنامه ریزی قبلی آقای پایین محلی و اکبر نژاد با تویوتای پاسگاه ،دنبال ما آمدند و با آنها به سوی پاسگاه آلمه حرکت کردیم و بعد از استراحت کوتاهی در آنجا به سمت پاسگاه میرزابایلو حرکت کردیم در آنجا چند فریم عکس از آهوهای زیبا ی آنجا گرفتیم.به دلیل نزدیک بودن فصل جفت گیری گواتر آهو های نر ورم مشهودی کرده بود و این ورم تا آخر فصل جفت گیری باقی می ماند.در نهایت ساعت30/17 دقیقه به سمت گرگان حرکت کردیم.
اعضای گروه:
1-رضا نونهال
2-مهدی تربتی نژاد
3-مهرام زواریی
بعد از گزارش برنامه لازم است در مورد پارک ملی گلستان چند سطری بنویسم:
تاریخچه:
پارک ملی گلستان یا جنگل گلستان منطقه حفاظت شدهای در شرق استان گلستان و غرب استان خراسان شمالی است. پارک گلستان، قدیمیترین پارک ملی ثبت شده در کشور ایران و پناهگاهی کمنظیر برای حیاتوحش است که ۱۳۵۰ گونهٔ گیاهی و ۳۰۲ گونهٔ جانوری، از جمله نیمی از گونههای پستانداران ایران را در حدود ۹۰۰ کیلومتر مربع مساحت خود جای دادهاست..
این جنگل در ۱۹ مرداد ۱۳۳۶ به نام «منطقه حفاظت شده آلمه وایشکی» تحت حفاظت کانون شکار قرار گرفت، در شهریور ۱۳۴۲ به «پارک محمدرضا شاه» تغییر نام داد، در ۲۲ فروردین ۱۳۴۳ «پارک وحش» نامیده شد. در شهریور ۱۳۵۰ محدودهای در شرق پارک به نام «قرخود» با وسعت ۳۴ هزار هکتار به آن الحاق شد و در ۱۳۵۳ عنوان پارک وحش به «پارک ملی» تغییر داده شد. در سال ۱۳۵۴ اولین پارک ملی ایران شد که در فهرست میراث جهانی یونسکو به عنوان یکی از ۵۰ ذخیرهگاه زیستمحیطی کره زمین به ثبت رسیدهاست.[۱] بعد از پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ دو منطقه قرخود و آلمه مجدداً از یکدیگر جدا شدند و پارک فعلی به «پارک ملی گلستان» تغییر نام داد..
جغرافیا:
گلستان، بزرگترین پارک طبیعی ایران است. مساحت آن در برخی منابع بیش از ۹۱ هزار هکتار[۲] و در برخی منابع ۸۷۴۰۲ هکتار ذکر شدهاست. محیط پارک حدود ۱۹۸ کیلومتر است. حد غربی پارک ملی گلستان از روستای تنگراه در استان گلستان شروع میشود و حد شرقی آن در روستای رباط قرهبیل واقع در استان خراسان شمالی پایان مییابد. بیشتر پارک در استان گلستان، حدود ۳۴ درصد آن در استان خراسان شمالی و بخش ناچیزی نیز در استان سمنان قرار دارد.
اختلاف ارتفاع در پارک حدود ۲۰۰۰ متر است (از ۲۴۱۱ متر تا ۴۰۰ متر از سطح دریا) که همین طیف ارتفاعی تنوع زیستگاهها و ریزبومهای متعددی را ایجاد کردهاست. میانگین بارندگی در مناطق مختلف این جنگل هم از حدود ۷۰۰ میلیمتر تا ۱۵۰ میلیمتر در سال متغیر است
آبشار آق سو و آبشار جنگل گلستان با ارتفاع ۷۰ متر و آبدهی ۳۰ لیتر بر ثانیه از آبشارهای معروف این پارکاند..
همچنین در این پارک رودخانههای متعددی جریان دارد و بیش از ۲۱ دهنه چشمه در آن شناسایی شدهاست که مهمترین آنان را میتوان رودخانه مادرسو، زاو، قرتو، چشمههای گلشن، گلستان، جانو، سردارخانه، دوشان، آق سو، کرکولی نام برد..
از مهمترین کوهها و درههای این بوستان میتوان به ارتفاعات قره قون، تنگه گل، شاخا، یکه قدم، المه، قره قاشلی، قوفی قورچی و درههای آلمه، آنسر، قرغون، آق سو، آلی دالی، آدنس، جمشیدآباد، قزقلعه، آلوباغ و خشک اشاره کرد..
حیات وحش:
یکهشتم گونههای گیاهی، یکسوم گونههای پرندگان و بیش از ۵۰ درصد از گونههای پستانداران کشور در این پارک زندگی میکنند.
69 گونه پستاندار وابسته به ۶ راسته، ۲۱ خانواده و ۵۰ سرده در پارک ملی گلستان شناسایی شدهاست. پلنگ و خرس قهوهای از گوشتخواران بزرگ پارک ملی هستند. سمور جنگلی از گوشتخوارانی است که احتمالاً فقط در پارک ملی گلستان زندگی میکند و بر ارزش ژنتیکی پارک افزوده است. دیگر پستانداران مهم ساکن این جنگل شامل مرال، شوکا، گراز، گربه جنگلی، تشی، آهوی ایرانی، گوسفند وحشی (قوچ و میش)، گرگ، روباه، روباه ترکمنی و بز کوهی (کل و بز) میشود. از راسته خفاشها تاکنون ۱۸ گونه در این پارک شناسایی شدهاست..
این منطقه از بهترین زیستگاههای گوسفند وحشی اوریال بزرگترین و قدیمیترین زیرگونهٔ گوسفند وحشی ایران است و یکی از خالصترین جمعیتهای قوچ و میش اوریال را در خود جای دادهاست. جمعیت این حیوان در جنگل گلستان در دهه ۱۳۵۰ حدود ۱۵۰ هزار رأس برآورد شدهبود که معادل نزدیک به سهچهارم کل جمعیت گوسفندان وحشی اوریال دنیا میشد..
۱۴۹گونه پرنده متعلق به ۱۵ راسته، ۴۲ تیره و ۸۹ سرده در پارک ملی گلستان شناسایی شده است که از این تعداد ۴۸پرنده نوع در فصل بهار و تابستان در منطقه مشاهده میشود و ۶۲ گونه بومی پارک ملی هستند. مهمترین این پرندگان شامل قرقاول، کبک، تیهو، جغد خالدار، زنگولهبال، کوکر سینه سیاه، ابیا، بلدرچین، قرقی، دلیجه، سارگپه پابلند، سارگپه، عقاب دوبرار، دال سیاه، دال، عقاب دریایی دمسفید، بالابان، هما، دارکوب سیاه، بلبل، توکای باغی، سهرهها، زردپرهها، مگسگیرها، زنبورکها و دمسرخها میشوند.
گیاهان اصلی پارک بدلیل وجود اقلیمهای مختلف متنوع است. مهمترین گونههای گیاهی شامل بلوط، بلند مازو، ممرز، انجیلی، افرا، نمدار، خرمندی (از خانوادهٔ آبنوس)، زبان گنجشک، پلت، شیردار، کرکو، آزاد، اوری، توسکا، شیردار، بارانک، انجیر، توت، ملچ، داغداغان، ازگیل، ولیک، زالزالک، سیاه تلو، گوجه وحشی، شیر خشت، گردو، تمشک، انار وحشی، گلابی وحشی، زرشک، تاغ، گز، پرند، کاروانکش، کلاه میرحسن، گون، چوبک، درمنه، خار شتر و ارس میشود..
از مجموع جانوران موجود در این جنگل ۱۹ گونه در خطر انقراض است که هما، بالابان، گیلانشاه خالدار و روباه ترکمنی از جمله آنهاست. مرال، شوکا، کل و بز، و قوچ و میش هم از جمله گونههایی اند که بیشتر مورد شکار غیرمجاز قرار میگیرند.
سنگر اینانلو
دره آلمه
ابتدای دره قواخ
چشمه لوسی
چشمه لوسی
انتهای دره قواخ
چشمه گنداب
قوچ های بالغ منطقه ی سولگرد
قوچ های بالغ منطقه ی سولگرد
دره قواخ
دره ی آلمه
موضوعات مرتبط: بازدید از پارک ملی گلستان
برچسبها: پارک ملی گلستان
برای ورود به کانال کلیک کنید / تمامی حقوق مربوط به سایت www.pallas.irمی باشد